كورش وقتی شاه انشان بود 30 سال و هنگام پادشاهی پارس و ماد 38 سال داشت. وی چون از سوی مادر با پادشاهان ماد پیوستگی داشت، از همان آغاز، اتحاد پارسیان و مادها را برپا ساخت و پس از آن در41 سالگی بر پادشاهی لیدی دست یافت. وی پس از فتوحات بسیار در سرزمین های شرقی ایران سرانجام در 49 سالگی، بابل را نیز فتح كرد و بعنوان شاه چهار گوشه عالم، دوران تازه ایی را در تاریخ جهان برپا ساخت. در نوشته هایی كه بزبان پارسی باستان در پاسارگاد بر سنگ كنده شده است نام كورش را بهمین گونه یا كورو می بینیم. یونانیان آنرا كورش نوشته اند. واژهء كورس یونانی چون بزبان رومیان رسید سیروس شد و انگلیسی زبانان آنرا سایروس خواندند. معنی و ریشه واژه كورش هنوز بدرستی روشن نشده است ولی بپاس نام آن شاه بود كه رودهایی در پارس و قفقاز و شهری در كنارهء سیردریا كور خوانده شده اند
داوری در بارهء كورش بزرگایسكیلوس : " میان اقوام برادر صلح برقرار كرد ... آسمان با او سر كین نداشت چون فرزانه بود "تورات : " خداوند می گوید ... در باره كورش ... كه او شبان من است و تمامی مسرٌت مرا به اتمام خواهد رسانید "هرودتوس : " پایه و ارجش چنانست كه آنان ( پارسیان ) حتی فرزندان خود را در برابر وی ارزشی نمی نهند "افلاطون :" هنگام پادشاهی كورش ... كشور از هر لحاظ پیشرفت كرد و بزرگ شد زیرا افراد آزادی داشتند و در میان آنان محبت بود و نسبت بهم حس خویشاوندی می كردند " گزنفن :" چون او كسی شایسته فرمانروایی، از مادر زاییده نشده است "دیو دروس :"همه گفته اند كه كورش نه تنها در جنگ دلاور و بی باك بود، بلكه در رفتار با زیردستانش میانه رو و پاك اندیش و انسان دوست بود "گوبینو :" او هیچگاه نظیر خود را در این عالم نداشته است ... این یك مسیح بود ، مردی كه در باره اش تقدیر مقرر داشته بود باید برتراز دیگران باشد " فلویگل :" هنگامیكه اوضاع تاریك و اندوهبار جهان را در اندك روزگاری پیش از كورش بیاد می آوریم ، اهمیت بیكران آن شاه شكوهمند و بزرگ، بهتر نمایان می شود "جرج راولینسن :" می دانم كه وی یك زن بیشتر نگرفت و وی شاهدخت كاسان دانه ... چون درگذشت شوهر را به اندوهی گران فرو برد "ادوارد می یر:پارسیان سر بلندانه از وی بعنوان پدر یاد می كردند و یونانیان و دشمنان دیگر، به بزرگی او سركرنش فرود می آورند "سایكس :"ما نیز می توانیم بدان ببالیم كه نخستین مرد بزرگ آریایی كه سرگذشتش بر تاریخ روشن است، صفاتی چنان عالی و درخشان داشته است "دورانت :" كورش یكی از كسانی بود كه گویا برای فرمانروایی آفریده شده اند"گیرشمن :" نسیمی جدید بر سراسر جهان وزیدن گرفت، شهرها را از قربانی ها و قتل های بناحق نجات بخشید، حریق شهرهای غارت شده را خاموش نمود و اقوام را از اسارت و بردگی آزاد كرد "شاهپور شهبازی :" كورش قلب ها و فرهنگ ها را بهم نزدیك و خویشاوند ساخت، مردم ایران و یونان وهند و بین النهرین را با هم آشنا كرد "ابوالكلام آزاد :" كورش همان ذوالقرنین در قرآن كریم است "پارس
پارسیان كه از نژاد آریایی بودند، در آغاز هزاره یكم پیش از میلاد به ایران آمدند ودر پایان سده هشتم قبل از میلاد در سرزمینی كه بعدها به نام خود ایشان پارس نامیده شد ساكن شدند وكم كم به تشكیل دولتی محلی آغاز كردند و به زودی به رؤسای خود عنوان شاه انشان دادند. هرودتوس اشاره می كند كه « پارسیان، هخامنش را نخستین پادشاه خود می خوانده اند. وی از قبیله پاسارگادی بوده است و در زمان او برای نخستین بار، از پارسیان در میان دشمنان پادشاه آشور، نام برده می شود». در پیرامون 675 پیش از میلاد، چیش پش پسر هخامنش بجانشینی او رسید و خود را شاه انشان نامید و از پادشاه ماد اطاعت نمود و بدو باج پرداخت. در زمان او سپاه پارس در جزو لشكریان پادشاه ماد خدمت می كردند. در این دوران ضعیف شدن دولت ماد درمقابل آشوریان، سبب گردید تا چیش پش، آرام آرام بنیاد فرمانروایی پارسیان را چه در پارس و چه در انشان استوارتر سازد. گمان می كنند كه وی پیش از مرگش در640 پیش از میلاد، پادشاهی انشان و پارس را میان دو پسرش كورش( یكم ) و آریارمنه بخش كرده است. پس از كورش(یكم)تاج وتخت وی برای پسرش كمبوجیه(یكم)برجای ماند. كمبوجیه(یكم) نیز مانند دیگر پادشاهان پارس وانشان سربفرمان هووخشتر شاهنشاه ماد داشت. وی در سال 591 پیش از میلاد، با ماندانه دختر ولیعهد شاهنشاه ماد، زناشویی كرد و چون یكسال از این پیوند سپری شد، پسری بجهان آمد كه نامش را كورش( دوم یا بزرگ) نامیدند. پس از مدتی كورش بزرگ توانست نخستین شاهنشاهی تاریخ جهان را بوجود آورد. به قدرت رسیدن پارسیها و سلسله هخامنشی (330-550 قبل از میلاد) یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است. اینان دولتی تأسیس کردند که دنیای قدیم به استثنای دو سوم یونان را، در بر می گرفتماد
ماد نام سرزمین و قومی آریایی بود که در بخش غربی فلات ایران ساكن بودند. لشکرکشی های آشور به سرزمین این مهاجران جدید، سبب گردید تا در اواسط سده هشتم قبل از میلاد، وظیفه تشکیل یک دولت مرکزی به عهده دیاکو، رهبر یکی از قبایل مادی گذاشته شود. دیاکو با متحد کردن قبایل پراکنده مادی و برقراری قوانین مختلف، به عنوان اولین رهبر ماد شناخته می شود. بدین ترتیب شكل گیری دولت ماد بر پایه وحدت ملی اقوام مختلف ساکن فلات ایران را باید به عنوان مهمترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد. دیاکو شهر امروزی همدان را پایتخت خویش قرار داد(پایتخت ماد در گذشته هگمتانه به معنای محل جمع شدن نام داشت و بعدها به اکباتان تغییر نام داد) و آنرا با هفت دیوار تو در تو، استوار ساخت. سال ها بعد در زمان پادشاهی هوخشتره، برقدرت نظامی ماد افزوده شد و مرگ آشوربانیپال این فرصت را برای پادشاه ماد بوجود آورد تا با بستن پیمان دوستی با بابل بتواند علیه آشور بپاخیزد. هوخشتره در سال 614 پیش از میلاد، از کوه های زاگرس گذشت و پس از تسخیر آبادی های آشوری، شهرآشور پایتخت مذهبی آشور را در محاصره گرفت. با سقوط شهرآشور، نینوا، پایتخت آشور نیز در سال 612 پیش از میلاد، تسخیر و برای همیشه به تاریخ امپراتوری بزرگ آشور پایان داده شد و قدرت در خاورمیانه بین دو پادشاهی نیرومند یعنی ماد و بابل تقسیم گردید. سر انجام در سال 550 پیش از میلاد، دولت قدرتمند و بزرگ ماد، در دوران پادشاهی ایشتوویگو، بدست كورش بزرگ برچیده شد وجای خود را به شاهنشاهی هخامنشی سپردایلام
ایلامیان اقوامی بودند که از هزاره چهارم تا هزاره نخست پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی ایران فرمانروایی داشتند. هر تلاشی برای ردیابی نژاد ایلامی با دشواری روبرو می شود زیرا آنان نه آریایی بودند و نه سامی و شاید بتوان گفت كه ایلامیان، ایلامی بوده اند با استقلالی خدشه ناپذیر. زبان ایلامیان، زبانی تکخانواده است یعنی ارتباطش با هیچ خانوادهء زبانی، اثبات نشده است گستردگی سرزمین ایلام بدرستی مشخص نیست و حتی تردید وجود دارد كه آیا ایلام هرگز بصورت كشوری مستقل وجود داشته است یا نه؟ هر چند كه بر بخش هایی از میان رودان نیز برای مدتی كوتاه فرمانرانده اند. گرچه مرزهای جغرافیایی ایلام به درستی مشخص نیست اما می توان پنداشت اراضی ایلام در گسترده ترین شكل خود، از اوایل هزاره سوم تا اواسط هزاره اول قبل از میلاد، بخشهایی ازاستان كرمانشاه در شمال غربی تا فارس در جنوبشرقی و دشت خوزستان سرزمین امروزی ایران را دربر می گرفته است. مركز حكومت ایلام در شوش مستقر گردید كه از حدود 4000 سال پیش از میلاد مسیح به عنوان كانون سیاسی مذهبی ساكنان دشت شوشان بنیاد نهاد شده بود. این شهر در مركز شبكهء گسترده ایی از آبراه ها قرار داشت و در عین حال محل تلاقی راه های مهمی نیز محسوب می گردید . سفال منقوش منطقه شوش، از نقوش بسیار زیبا وموزونی است که به آغاز هزاره چهارم باز می گردد. تاریخ ایلام را به سه دوره ایلام کهن، ایلام میانی و ایلام جدید طبقهبندی کردهاند. دوران ایلام کهن از اواسط سده نوزدهم پیش از میلاد آغاز میشود و دوران ایلام جدید با پیوستن سرزمین ایلام به شاهنشاهی هخامنشی پایان میگیرد آشور
آشور نام خدا و نام شهر و نام قومی سامی نژاد بود که در بخش میانی رود دجله می زیستند. پایتخت آنان نخست شهر آشور بود كه در ساحل رود دجله در جنوب موصل امروزی قرار داشت و سپس نینوا (موصل امروزی) جای آنرا گرفت. در تاریخ آمده است که سامیان به دنبال آب و علفزار از جنوب شبه جزیره عربستان به سوی شمال این شبه جزیره حرکت کردند و در اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد به میان رودان(بین النهرین) رسیدند .آشوریها بهسرعت شروع به ساخت شهرهای جدید کردند و بهتدریج بر پیشرفت آنان در تمام زمینههای فرهنگی و نظامی افزوده شد. دولت آشور در آغاز تابع بود اما تاریخ از سلسله های پادشاهی آشور بعد از سال1420 پیش از میلاد یاد می كند. در اوج قدرت آشور، كشور از خاور و باختر توسعه یافت و لبنان و سوریه و فلسطین و مصر امروزی به تصرف آشوریان در آمد. ویل دورانت در تاریخ تمدن خود میگوید: حکومت آشور بانیپال که برمنطقه وسیع آشور، بابل، ارمنستان، سرزمین ماد، فلسطین، سوریه، فنیقیه، سومر، ایلام و مصر سایه انداخته بود، بدون تردید یکی از بزرگترین سازمانهای اداری بود که جهان مدیترانه یا خاور نزدیک تا آن زمان به خود دیده بود. این امپراتوری قدرتمند سرانجام در612 پیش از میلاد با هجوم دو متحد ماد و بابل سقوط کرد اما یک سده نیز طول نکشید که هم ماد و هم بابل به دست کورش بزرگ فتح گردیدند بابل
بابل به معنی دروازه خدا، نام یکی از تمدنهای باستانی ونام شهری است كه در میان رودان(بینالنهرین)، در حاشیه رود فرات قرار داشت. در سال2000 پیش از میلاد، سلسله سومریان از هم پاشید و بابلی ها سرانجام تحت سلطهء حمورابی در سال1763 پیش از میلاد، قدرت را در دست گرفتند. در زمان حمورابی شیوهء جدید مدیریت كه تمركز قدرت در مركز و دربار بود به كار گرفته شد و قدرتی كه در اختیار فرمانروایان ولایات بود به پادشاه تفویض شد و حكومت پادشاهی، مدعی داشتن سرمنشاء الهی شد. بابلی ها از نژاد سامی بودند و آنان را مبدع و مخترع بسیاری چیزها میدانند. در تمدن بابلیان مردوک، یکی از خدایان باستانی، به عنوان خدای باروری و آفرینش مطرح بود. در سال 597 پیش از میلاد، بختالنصر پادشاه بابل، سرزمین یهودیه را به تصرف درآورد و بسیاری از مردم را به اسارت به بابل برد. به گفته هرودتوس، باغهای معلق بابل از شگفتی های زمان قدیم بوده و ظاهراً به دستور بختالنصر ساخته شده است. گفته می شود این باغ ها را بختالنصر برای خوشحال کردن همسرش یعنی دختر پادشاه ماد ساخت. از حصار بابل نیزکه ارابهای را میشد بر فراز آن راند، در نوشته های مورخان یونانی ذکر شده است. سرانجام بابل قدرتمند به دست کوروش بزرگ در سال538 پیش از میلاد فتح شد و بدستور او، یهودیان نیز از اسارت رهایی یافتند و تعداد زیادی از آنان به سرزمین های خود بازگشتند لیدی
لیدی نام منطقهای باستانی در باختر آناتولی بود كه در ترکیه امروزی قرار داشت و پایتخت آن شهر سارد بود. هرودتوس می نویسد كه در روزگاركهن، پانزده قوم نامی در آن سامان می زیستند و آشیان هریك به نام خود ایشان خوانده می شد. اینان آمیخته ای از نژادهای بومی آسیانی و هند و اروپایی بودند و از میان آنان لودیان در آغاز سده هفتم پیش از میلاد، توانایی و شكوهمندی فراوان یافته بودند. چون لودیه سرراه بازرگانی میان آسیا و اروپا جای داشت و در كوه های آن كان های زر فراوان یافت می شد، بزودی آباد گشت و براهمیت سیاسی آن افزوده شد و لیدیه داراترین کشور منطقهء آسیای کوچک گردید. در دوران خاندان پادشاهی مرمناد ها، لودیه پیشرفت های فراوان كرد و بر دارایی و نیرومندی آن افزوده گشت. در اندكی بیش از یك قرن، سپاهیان لیدی موفق شدند تقریبأ بر مجموع آسیای صغیر مسلط شوند. آنان با بستن پیمان های اقتصادی و نظامی، یونانیان آسیایی را مجبور به اطاعت كرده بودند بی آنكه با مخالفت یونان و خدایان ایشان روبرو شوند. بخش اعظم این موفقیت ها را باید دستاورد آلیاتس در 610 تا 561 پیش از میلاد دانست. وی پس از چندین سال درگیری با پادشاه ماد بر سر دستیابی بر كاپادوكیه، سرانجام در سال 585 پیش از میلاد، با هوخشتره پیمان دوستی بست و دخترش با پسر پادشاه ماد یعنی ایشتو ویگو، زناشویی كرد. در دوران پادشاهی كرزوس پسرآلیاتس، کورش بزرگ بر مادها و پادشاه آن ایشتو ویگو پیروزی یافت. پادشاه لیدی به منظور مقابله با کورش بزرگ، چون خود هوادار دین یونانیان بود، برای بتخانه های بزرگ یونانی مانند دلفی پیشكش های گرانبهای فراوان فرستاد و با فرمانروای اسپارت که از مهمترین شهرهای یونان بود، پیمان دوستی بست و از قدرت های دیگر منطقه، همچون بابل و مصر طلب كمك نمود. با فتح شهر سارد در سال 546 پیش از میلاد توسط كورش بزرگ،به عمر پادشاهی بزرگ لیدی پایان داده شد
نظرات شما عزیزان:
چو ایران نباشد تن من مباد بر این بوم بر زنده یک تن مباد
ز ایـــران و از ترک و از تازیـــان
نژادی پدیـــد آید اندر میــــــان
نه دهـقـان ، نه تـرک و نه تـازی بود
ســخن ها بـــه کـــردار بازی بود
هـمـه گـنـج ها زیر دامـان نهـنـد
بکوشـند و کوشش به دشـمن دهـنـد
به گـیـتـی کـسـی را نـمانـــد وفــــــا
روان و زبـــانـهـا شــود پــر جــفـا
بریزند خون از پى خواسته
شـــــود روزگــــار بــد آراســتـــه
زیــان کســان از پـی سـود خـویـش
بجـویـنـد و دین اندر آرند پیش